💔 مادربزرگ بلد نبود شعر بگوید برای آقاجان که فلان است و فلان . ولی عوضش بعد از نماز صبح، چایی را او اول دم می‌کرد و اوج خوش سلیقگی اش را در سفره ،به رخ آقاجان می‌کشید. که یعنی سایه خانه ای🥀