شهید شو 🌷
💔 هوا خیلے سرد بود❄️ یڪ‌نفر داشت از سرما به خودش مےلرزید.. پتویش را برداشت و روی او انداخت، گفت: مج
💔 افسوس! چرا شهادت نخواستم... جنگ تحمیلی و هنگامه عملیات بود، کمی آرزوهایش را ریز و رو کرد دید که سه آرزو را بیشتر از بقیه آرزوهایش طلب مےڪند : ملاقات حضوری با حضرت امام(ره)،😍 زیارت حضرت زینب (سلام‌الله علیها)😇 و همسری که کنیز حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) باشد💍 فردای روز عملیات در تماسی که با مادرشان داشته اند، ایشان می گویند دختری را معرفی کرده اند که ما به خواستگاری اش برویم و عاقبت همسرشان مےشود...❤️ و ملاقات حضوری حضرت امام ( ره ) هم خیلی زود روزی شان می شود و به فاصله بسیار کوتاهی بعد از مراسم عقدشان راهی سوریه برای زیارت می شود او همیشه افسوس می خورد که چرا آن موقع در آن حس و حال خوب، رزق شهادت را از خداوند نخواسته بوده.🥀 دسته گلی از صلوات به نیابت از این شهید بزرگوار هدیه می دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان با ما 🥀 💞 @shahiidsho💞