سلام شلوغی ظهر در صف اتوبوس بودم. چند خانم محجبه و یک خانم جوان خیلی بدحجاب که شال بازش آخر سرش در حال افتادن بود. خواستم وقتی اتوبوس رسید سوار شدن بهش تذکر بدم. اما اتوبوس دیر اومد و دلم طاقت نیاورد. فقط یک جمله مؤدبانه به ایشون تذکر دادم. بعد خانم جوان شروع به داد و فریاد و بد و بیراه کرد و حرفایی که همه بدحجابهای همه ایران همینو میگن که:اول اختلاسگرا رو جمع کنید! تا کی تو زندگی ما فضولی میکنید! دلم میخواد! به تو چه! و.......و کلا روسریش رو درآورد. منم راستش بدنم می‌لرزید و پشتم رو کرده بودم و خدا خدا میکردم اتوبوس زودتر بیاد. ناگهان به لطف خداوند مارپیچ سکوت شکسته شد، خانمهای محجبه شروع به تذکر کردند، حتی آقایون هم به کمک ما اومدند. آقای جوان مؤدبی گفت: حالا که شما روسریت رو درآوردی گرانی تمام شد؟! اختلاس جمع شد؟!! خلاصه اینکه وقتی اتوبوس رسید خانم جوان روسریش رو پوشیده بود، موهاش رو کامل پوشانده بود و جلوی مانتوی جلوبازش رو با دست گرفته بود و دیگه یک کلمه هم حرف نزد. خدا رو شکر گاهی لازمه فقط یک نفر یک جمله تذکر بده، و چقدر بده که این فرصت‌ها از بین بره