👈ادامه پست قبل🔰
باز از
حضرت صادق سلام الله علیه نقل شده است:
السُّنَّةُ فِي النُّورَةِ فِي كُلِّ خَمْسَةَ عَشَرَ يَوْماً فَمَنْ أَتَتْ عَلَيْهِ إِحْدَى وَ عِشْرُونَ يَوْماً فليستدين [فَلْيَسْتَدِنْ] عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لْيَتَنَوَّرْ وَ مَنْ أَتَتْ عَلَيْهِ أَرْبَعُونَ يَوْماً وَ لَمْ يَتَنَوَّرْ فَلَيْسَ بِمُؤْمِنٍ وَ لَا مُسْلِمٍ (6) یعنی:سنت در استفاده از نوره هر پانزده روز یک بار است و اگر بر کسی بیست و یک روز بگذرد، باید برای استفاده از نوره قرض کند، و اگر بر کسی چهل روز گذشت و از نوره استفاده نکرد، آن شخص نه مومن است و نه مسلمان.
البته
از جمع بندی این احادیث و ظاهر آن به نظر می رسد که بی اعتنایی به امور بهداشتی و نظافت بدن، ایمان انسان را ناقص می کند. پس در واقع می توان تندی بیان معصومین سلام الله علیهم اجمعین را به این خاطر دانست که حفظ بهداشت دارای اهمیت فوق العاده ای در اسلام است به گونه ای که بی اهمیتی به آن به نفی کمال می انجامد یعنی راه رسیدن به کمال در مقابل چنین افراد بی اعتنایی سخت است،
پس منظور این نیست که اشخاصی که از نوره و واجبی استفاده نمی کنند و یا این که بر خلاف توصیه معصوم عمل می کنند و این کار را با تاخیر انجام می دهند، مومن و یا مسلمان نیستند و به نظر می رسد بی اعتنایی به این گونه توصیه های موکد موجب می شود که انسان به کمال بالا نرسد.
همان گونه که در احادیث معتبری از معصومین سلام الله علیهم اجمعین وارد شده است این موضوع مورد تاکید قرار گرفته است:
رسول خدا صلوات الله علیه فرمودند:
"لَا صَلَاةَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ إِلَّا فِي مَسْجِدِهِ"(7)
یعنی: نماز نیست برای همسایه مسجد مگر که در مسجدش(مسجدی که در همسایگی اش قرار دارد) نمازش را بخواند. البته این تاکید نشان از نفی کمال نماز دارد ، یعنی این که ثواب نماز کامل ندارد
💢نتیجه:
این خلاصه ای بود از آنچه در بیان معصومین سلام الله علیهم اجمعین در مورد استفاده از نوره یا واجبی که مقصود اصلی ایجاد نظافت و رسیدگی به امور شخصی است، ذکر شد که در کتاب های معتبر شیعه بیان آن گذشت. در نتیجه متوجه می شویم که بین نظافت و ایمان ارتباط عمیقی وجود دارد، به طوری که بی اعتنایی به آن،موجب عواقب ناخوشایندی برای انسان می شود.
پی نوشت ها:
1.پاینده ابو القاسم، نهج الفصاحة مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلوات الله علیه ،تهران، انتشارات دنیای دانش سال 1382 هجری شمسی، چاپ چهارم، ص791.
2.شیخ صدوق، من لا يحضره الفقيه،قم انتشارات جامعه مدرسین،چاپ دوم، سال 1404 هجری قمری، ج1، ص 120.
3.من لا يحضره الفقيه پیشین.
4.علامه مجلسی محمد باقر بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،تهران، انتشارات اسلامیه، ج10، ص 115.
5.من لا يحضره الفقيه پیشین .
6.شیخ صدوق،الخصال،قم ،انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه،سال 1362 هجری شمسی،چاپ اول، ج2، ص 504.
7.شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه،قم انتشارات موسسه آل البیت علیهم السلام، سال 1409 هجری قمری، جلد 5، ص 194.
🆔️
@shahrenore