🔻مهمترین مسئله رمان معاصر
(دکتر
#مسعود_کوثری در گفتگو با شهرستان ادب)
▪️«...رمان معاصر ایران بیش از هر دورۀ دیگری، بیانگر بحران هویّت و سرگشتگی انسان ایرانی است؛ البته، این سرگشتگی با نوع سرگشتگی نویسندگان عصر آل احمد و ساعدی بسیار متفاوت است. آن سرگشتگی، بیش از آنکه در جامعه و توسط فرد ایرانی تجربه شود، نوعی بازسازی تجربۀ سرگشتگی انسان غربی و متأثّر از جریان مدرنیسم، از کافکا و کامو و سارتر گرفته تا ویرجینیا وولف بود، تا تجربۀ عمیقاً ایرانی؛ امّا فرد امروز ایرانی، واقعاً فروپاشیده است و حتّی این فروپاشی از رمان ایرانی جلوتر است؛ این جلوتر بودن به این دلیل است که سرعت تغییرات به اندازهای بودهاست که رماننویسان ما هنوز دامنۀ این تغییرات را درک نکردهاند. آنها هنوز درگیر آن بخش از تغییرات هستند که به قول خودشان «مجوز نمیگیرد»؛ ولی داستان تغییرات، از این هم فراتر رفتهاست و فقط به برخی از جلوههای این تغییرات، مثل تغییر نگرش نسبت به خانواده، زن، عشق، رابطۀ زن و مرد و مانند آن، ختم نمیشود. این فروپاشی، بیش از هرجای دیگر در ذهنیّت فرد ایرانی رخ داده و او رابطهاش را با دنیای سنّت و حتّی با دنیای مدرن از دست دادهاست. این انسان، در گذشته میدانست چه میخواهد، امّا اکنون حتّی بهدرستی نمیداند چه میخواهد. بنابراین، مسالۀ خیلی ساده این نیست که فرد ایرانی در "گذار" از سنّت به مدرنیته است؛ این، دیگر یک افسانه است که زمانش به سر آمدهاست. خود مدرنیته هم تبدیل به سنتّی شدهاست که دیگر پاسخگوی سرگشتگی فرد ایرانی نمیتواند باشد. خلاصۀ تغییرات، خیلی عمیق است و این، نیاز به عمیق شدن در کار رماننویسی دارد...»
ادامهی این گفتگو را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗
shahrestanadab.com/Content/ID/9400
☑️
@ShahrestanAdab