شهرستان ادب
🔻پیرمرد یک‌چشم (بازخوانی داستانی عاشورایی از کتاب #بخارهای_رنگی نوشته‌ی #سیدمیثم_موسویان در پرونده #
🔻فاصله‌‌ی مخاطب از پیرمرد یک‌چشم ( یادداشت بر داستانی عاشورایی از مجموعه‌ داستان نوشته‌ی در پرونده‌ی ) ▪️ «... سنت علوم حوزوی از ابتدا و در تمام هزاره پس از تشکیل خویش، متکفل جداسازی سره از ناسره تاریخ و حکم کردن درباره دین بوده است. بنابراین مبنا، هرگونه برهم زدن خط تاریخ اسلام و کمرنگ کردن حوادث آن از طریق مبهم و تیره نشان دادن حوادث تاریخ اسلام، اصل اعتقاد دینی را زیر سؤال می‌برد. اما از طرف دیگر، داستان‌نویس دینی هنگام مواجهه با تاریخ صدر اسلام، همچون تمام برحه‌های دیگر تاریخ، چاره‌ای جز تحلیل واقعیت از منظری فراتر کنش انسانی ندارد. در رمان تاریخی، حوادث بازسازی می‌شوند تا بتوانند در خدمت روایت داستان قرار بگیرند. این دو نیروی مخالف درونی و بیرونی داستان، نویسنده را در منگنه قرار می‌دهند و آرامش پرداخت به چنین موضوعات حساسی را از او سلب می‌کنند. به همین دلیل است که اکثر نویسندگان، هرچقدر هم مذهبی بوده و به رمان تاریخی علاقه داشته باشند، ریسک انجام چنین کاری را نمی‌پذیرند یا درنهایت رمان را به پای تاریخ ذبح می‌کنند. اما آقای موسویان داستان «پیرمرد یک چشم»، با اتخاذ ترفندی توانسته است این مشکل را حل کند. او داستان را از زبان نقالی که صحنه‌های کربلا را روی پرده کشیده شده دارد، برای ما روایت می‌کند و بخش‌های تاریخ را از زبان خودش کنار هم می‌نشاند... » ادامه‌ی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9471 @ShahrestanAdab☑️