جمع‌بندی معادل یابی کلمه گفتن 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 هدف از این تمرین پیدا کردن مترادف و واژه‌هایی است که معادل کلمه گفتن باشند. با استفادا از این کلمات میتوان از تکرار واژه در متن جلوگیری کرد. ممنونم از مشارکت همه دوستان.  شرح داد. تفسیر کرد. بیان کرد. نالید. غرغرکرد. فهماند. داد زد. شیرفهم کرد. اظهار کرد. خاطرنشان کرد. نقل کرد. آسمون ریسمون بافت. شکوِه کرد. جواب داد. مِن مِن کرد. پچ‌پچ کرد. کلامش منعقد شد دهان باز کرد. لب‌هایش بالا و پایین رفت زبان در دهانش چرخید صدایش بلند شد. ️بیان کردن ابراز کردن ️اعلام کردن ️اظهار داشتن ️اقرار کردن ️به عرض رساندن ️سخن راندن ️صحبت کردن ️معروض داشتن ️نقل کردن ️فرمودن ️گپ زدن ️نقل کردن ️گفتگو کردن حرف زدن عشق خود را ابراز کرد موضع خود را روشن نمود  برای کارش دلیل آورد.  به او پیغام داد بانگ برآورد با او به گفتگو نشست نجوا کرد غرو لند کرد لب جنباند گلایه کرد توپید هوار زد زار زد خروشید وراجی کرد ور زد نق زد صدایش را رها کرد نالید فک زد زبان باز کرد اطلاع داد خبر داد اظهار کرد حرف را مزه مزه کرد زیرلب حرف زد حرف از دهانش پرید خبر را جارزد رویم توپید -او به کاری که کرده بود اقرار کرد. - این خبر را چه کسی اعلام کرد. -متن این نامه را به عرض شما رساندم. - استاد خیلی واضح درس امروز را بیان کرد. - احسان به راحتی در جمع صحبت کرد. - او در مورد مسائل ضروری حرف زد. - دوستم را دیدم و او از دلتنگی هایش گپ زد. شرح مطالب حالی کردن. بهش می فهمونم خرفهم کرد سخنرانی کرد درد دل کردن عقده هاش را بیرون ریخت هرچی توی دلش بود خالی کرد به زبان آورد. _ من به تو گوش‌زد کرده بودم. _ ما به آن‌ها ساعت شروع برنامه را اعلام کرده‌ایم. _ به عرضتان رساندم. _ در محفل ادبی امروز نویسندگان از هر دری سخن راندند. @shahrzade_dastan