هدایت شده از Z.SH
مهارتورم ، رشد تولید نقش سازمان های فرهنگی و تبلغی و آموزشی در تحقق شعار سال چه می تواند باشد؟ رضا فضلی رهبر معظم انقلاب، شعار امسال- 1402- را با عنوان مهار تورم و رشد تولید اعلان فرمودند. البته موضوع مهار تورم ممکن است در نگاه اول یک فرایند صرف اقتصادی تلقی شود. طبیعتا باید مسئولین بانک مرکزی و مدیران بخش اقتصادی و بازرگانی هر چه زودتر کلاه تدبیر بر سر نهند و چکمه ی اقدام بر پای کشند. در بخش دوم شعار سال 1402 امر معظم له بر رشد تولید تعلق گرفته است. در این باره نیز ابتدا ذهن انسان بیشتر به سمت افزایش تولیدات صنعتی ، کشاورزی و معدنی و... معطوف می شود. با کمی تامل و تعمق در مفهوم تولید سرمایه درمی یابیم که یکی از ارکان بی بدیل قدرت در هر کشوری سرمایه انسانی آن کشور می باشد. بی تردید مهمترین هدف و ثمره ی جهاد تبیین که سنگینی آن عمدتا بر دوش دستگاه ها و نهادهای فرهنگی تبلیغی و رسانه ای احساس می شود خلق سرمایه های انسانی جدید و حفاظت از سرمایه های انسانی موجود است که توسط نسل ها ی قبلی تربیت شده اند و با غفلت می توانند تحت سم پاشی تبلیغاتی رسانه های معاند به پشت خاکریز دشمن بغلتند و بر روی ملت خود شمسیر عداوت بکشند. حال که در نخستین روزهای سال قرار داریم و تکلیف شعار سال توسط رهبر معظم انقلاب روشن شده است مدیران و برنامه ریزان دستگاه های فرهنگی می بایست بدون فوت وقت اهتمام خود را بر موضوع تولید سرمایه ی انسانی و اجتماعی معطوف سازند. تولید سرمایه انسانی و به تبع آن ارتقا سرمایه ی اجتماعی به افزایش قدرت و سرمایه ملی می انجامد که در مقایسه با تولیدات صنعتی و کشاورزی و معدنی و... قابل مقایسه نیست. یکی از رویکردهای اساسی در این فرایند می تواند اهتمام جدی و هدفمند به بالابردن توان نیروی انسانی در اختیار دستگاه های فرهنگی در انواع تخصص ها باشد. این مهم سوای آموزش کارکنان می باشد و عناصر انسانی موثر در فرایند جهاد تبیین را مد نظر دارد که به نوعی بصورت سازمانی با دستگاه های فرهنگی هنری ارتباط تعریف شده دارند. امروزه صاحب نظران علوم اجتماعی، تولید توانایی در حوزه ی نیروی انسانی متخصص را به مثابه ی سرمایه ملی، تلقی می کنند. برای آنکه یک عنصر موثر اجتماعی تربیت شود بعنوان مثال یک هنرمند ، سینماگر ، آهنگساز، مبلغ ، مداح یا استاد قرآن که در سطح ملی توان تولید محتوا و انتقال هنرمندانه ی آن را داشته باشد، باید سه مولفه ی اساسی دانش ، مسئولیت پذیری، و حفاظت در کنار هم قرار بگیرد. منظورم از حفاظت دقیقا همان مفهومی است که در پادگانهای نظامی و دستگاه های امنیتی برای حفاظت از نیروی انسانی به کار می رود. بعقیده ی اینجانب غفلت در حفاظت از سرمایه های انسانی باعث ریزش بزرگ در بحران های پشت سر گذاشته شده است. گرچه مقوله ی رویش ها خود داستان دیگری دارد اما مربیان و معلم ها خوب می دانند که برای تربیت یک عنصر و سرمایه اجتماعی چه هزینه های گزافی که صرف می شود و چه خون دلهایی که لعل می گردد.