هدایت شده از شهید علی تاج احمدی
شب قدر است و در پیش خدا پرونده ها باز است برای توبه کردن در به روی بنده ها باز است تمام مردگان هم غرق رحمت میشوند امشب تعجب نیست وقتی در به روی زنده ها باز است گرفته دستها را مثل «حر» بالا و می گرید که آغوش خدا بر روی سرافکنده ها باز است کشد دست نوازش بر سرم آری امیدی هست که بین گریه ها جایی برای خنده ها باز است اگرچه بسته راه زندگی بر ما در این بازی در آخر خانه ای تا بردن بازنده ها باز است سکوتی سخت جانم را گرفته ناله می بارم ز خود شرمنده ام وقتی لب شرمنده ها باز است