زمین به معنای سطح خشکی/معنای زمین در اصطلاح قرآن/معنای دحو الارض اگر ما معنای زمین را، در اصطلاح قرآنی، به معنای سطح در نظر بگیریم، ابتدا باید سطح را معنا کنیم؛ یعنی بگوییم مراد از زمین سطح ظاهری خشکی است.(به اصطلاح زمین کروی کار نداریم، چرا که در آب هم که باشد بازهم زمین است). پس زمانی که دور تا دورش آب بوده است، هنوز ما زمینی نداشتیم، وقتی خشکی پدید آمده است، تازه زمین در اصطلاح قرآنی پیدا شده است. اکنون باید یک سوال را جواب بدهیم، که زمین در اصطلاح قرآنی پیدا شده، یعنی سطح خشکی. فلذا اگر توجه کنید در مفاتیح، منتهی الآمال و جاهای دیگر درباره ی عمل بیست و پنجم ذی القعده، در هر سال قمری، بیان شده که روزه گرفتن در این روز بسیار ثواب دارد و این روز، روز دحو الارض است، یعنی گسترده شدن خشکی زمین. اگر در اصطلاح قرآنی، کلمه ی ارض را خشکی در نظر بگیریم، شاید زمین خشکی هم بشود و توجه کنید که شد. ستارگان ثوابت در هر یک سال شمسی، حدود نصف ثانیه ی فلکی حرکت دارند، (که هر یک درجه ی فلکی چهار دقیقه ی زمانی و هر یک دقیقه ی فلکی چهار ثانیه ی زمانی است) ده ها یا شاید صدها سال یا هزاران سال زمان می برد که ستارگان بخواهند یک درجه ی فلکی را طی کنند. (هر یک درجه ی فلکی شصت دقیقه فلکی می شود و هر یک دقیقه ی فلکی، شصت ثانیه ی فلکی است. هر ثانیه فلکی نصف می شود. یعنی 7200 سال زمان می برد تا ستارگان ثوابت اگر در معدل النهارند (منطقه ی بروج ستارگان ثوابت) یک درجه به طرف شمال بیایند، که الان بیست و سه درجه و بیست و چهار دقیقه است. تقریبا 186000 سال زمان می برد تا به معدل برود.) اگر مقدار خشکی ای که الان وجود دارد را در نظر بگیرید، یعنی 186000 سال قبل از این، ستارگان از سمت معدل به شمال حرکت کردند، که برای بازگشتش 180000 وقت می خواهد که به معدل بازگردند. آداب حج و دحو الارض سوال این است، اگر می خواهید سطح خشکی زمین را به عنوان ارض در نظر بگیرید،مراد از روایتِ اگر حجت خدا در زمین نباشد زمین اهلش را فرو می برد چیست؟ در روایات داریم که اولین بار خشکی، از زیر کعبه زمین بیرون آمد و آب که فروکش کرد، خشکی به طرف مشعر، منا، عرفات وسعت پیدا کرد. در یک روایت داریم که مجدداً تلاطم دریاها پیش آمد و این آب، مجدداً از عرفات تا نزدیک کعبه آمد (به همین دلیل است که می گویند وقتی حاجی به سمت کعبه رفت که حاجی شود، باید سیر دحو الارض را طی کند. یعنی از نقطه ی کعبه احرام ببندد و سعی صفا و مروه بکند و این عمره ی تمتعش شود. دوباره در مکه بماند و به نقطه دحو الارض ابتدایی بیاید، احرام ببندد و به سمت منا برود. فلذا مستحب است که شب نهم ذی الحجه، به منا برود. سپس صبح روز عرفه، مسیر مشعر را طی کند و به عرفات برود، ظهر تا غروب روز نهم را در عرفات وقوف کند، مجددا شب دهم را در مشعر وقوف کند، تا طلوع آفتاب. سپس از مشعر، به سمت منا بیاید، در منا هم حدود سه شب بماند، شب های یازدهم و دوازدهم و سیزدهم. قربانی و رمی جمره که انجام شد، به سمت مکه می رود برای انجام طواف (زیارت و نسا) یعنی یک دوره دحو الارض اولیه را طی کرد.سرّ حج، در طی دحو الارضش است. حفظه_الله @shakhehtoba