ابو على مسكويه در طهارة الاعراق در تجرد نفس بيانى روشنتر دارد و چون مهمترين مسائل بشرى است مناسب است كلام وى را نيز بياوريم . گويد : در ما چيزى است نه جسم و نه جزء جسم و نه عرض و نه محتاج قوه جسمانى . هر جسمى كه صورتى دارد صورت ديگر از جنس صورت اولى نمى پذيرد مگر پس از آنكه صورت اول از او جدا شود . مثال آن جسمى كه صورت مثلث پذيرفت شكل ديگر مانند مربع و دائره قبول نمى كند مگر پس از آنكه صورت اول از او جدا شود و همچنين هر گاه صورت نقش يا نوشته يا هر صورت ديگر پذيرفت صورت ديگر قبول نمى كند مگر آنكه صورت اول زائل شود و اگر چيزى از آثار و نشانهاى اول مانده باشد با صورت تازه آميخته مى شود و صورت تمام از هيچ يك نمى ماند . مثال آن موم است كه چون مهرى بر آن نهادند و نقش مهر در آن جا گرفت نقش مهر ديگر بر آن نمى توان زد . و هم چنين نقره وقتى به صورت انگشترى ساختند صورت ديگر قبول نمى كند و اين حكم دائم است و در همه اجسام جارى . اما ما در صور معقوله يا محسوسه غير اين مى بينيم كه هر صورتى را قبول مى كند بى آنكه صورت پيشين زائل شود بلكه نشان اول به تمام و كمال مى ماند و نشانه دوم بر آن مزيد مى شود و همچنين پيوسته صورتى پس از صورتى قبول مى كند بى آنكه سست گردد يا از كار بكاهد . و اين خاصيت بر خلاف خاصيت اجسام است و به اين علت است كه انسان پيوسته در افزايش است از جهت ادب و دانش پس نفس جسم نيست . درس۷۶ @shakhehtoba