هدایت شده از طوطی تر
یکی از شاگردام، خانواده‌ی غریبی داشت. مادرش استاد دانشگاه بود؛ پدرش با نیسان، ضایعات خرید و فروش می‌کرد. این ترکیب عجیب رو تا ندیدم باور نکردم. وقتایی که مادرش می‌اومد دنبالش موقع خداحافظی می‌گفت: "بدرود استاد ارجمند." مواقعی که باباش پی‌اش می‌اومد، می‌گفت: "چاکر کمالاتتم اوسا." 》مجید خسروانجم《 🗣 @tootiter