حاج آقا قرهی: خیلی مهم است که انسان مؤمن، لب به دعا بگشاید. انسانی که دائم دعا می‌کند، با عرضه‌ی دعا، عجز دائمی خودش را به پروردگار عالم اعلان می‌کند. یعنی خدایا، درست است به ظاهر نماز می‌خوانم، روزه می‌گیرم و ...، امّا اگر تو به من عنایت نکنی، نه توفیق نماز پیدا می‌کنم، نه روزه و ... . کوچکترین مریضی پیدا کنم، دیگر نمی‌توانم روزه بگیرم. حالم گرفته شود، شاید تکلیفی نماز بخوانم، امّا اصلاً از نمازم چیزی نمی‌فهمم، تکلیفی است و سریع تمام می‌کنم و دیگر نمی‌خواهم نماز بخوانم. امّا کسانی که توفیق نماز خواندن دارند، نمازهای مستحبّی و ... می‌خوانند، از طرف خداست. لذا انسان در دعا می‌خواهد بگوید: من عاجز هستم، توفیق انفاق مطالبی که از تو رسیده، حتّی خواندن قرآن که نورانیّت قلب و چهره می‌آورد و ...، همه از ناحیه‌ی شماست. اگر این توفیق از ناحیه‌ی شما نباشد، بیچاره و گرفتار هستم. لذا دعا، اعلان عجز دائمی است؛ یعنی من عاجزم و از تو درخواست می‌کنم، تو لطف کن و محبّت کن، انفاق را تو باید لطف کنی، قرآن را تو باید لطف کنی، سحرخیزی را تو باید لطف کنی و ...