داستانت به خودی خود روضه شد و گریاند چشمهای یخ زده در قطب و تجدد و روز مرگی ها را، و جلا داد جان های مانده در ترافیک سنگین داشته ها و نداشته ها را، و پراند چُرت خمارهای خواب مانده در عمق دنیا را، معجزه کرد تن بی سرت و سر بی پیکرت.