روشن ضمیر باشید 🌻 👌این وبدون که تو هرگز دو لحظه را با هم در کف نداری، همیشه یک لحظه است لحظه چنان کوچک است که فضایی برای فکر کردن و حرکت کردن در آن نیست، فضایی برای وجود فکر نیست یا می‌توانی آن را زندگی کنی و یا می‌توانی فکر کنی. زندگی کردنِ زندگی، یعنی اشراق، فکر کردن در موردش یعنی آن را از کف دادن و انسان‌ها مدام درباره زندگی فکر می‌کنند و به سادگی آن را از دست می‌دهند مدام ترس ازاینده ی نیامده دارند مدام درفکر کردن بسر میبرند همان لحظه است که داری زندگی کردن را از کف میدهی اشراق یعنی : درک این نکته که ما فقط لحظه‌ی حال را برای زندگی کردن داریم. لحظه‌ی بعدی به یقین نیست. شاید بیاد، شاید نیاید در واقع، فردا هرگز نمی‌آید. همیشه در حال وارد شدن و وارد شدن است، ولی هرگز وارد نمی‌شود. و ذهن در فرداها زندگی می‌کند... ولی زندگی فقط در لحظه‌ی حال ممکن است. مسیح به یارانش گفت "به سوسن‌های دشت نگاه کنید، چه زیبا هستند! حتی سلیمان کبیر در آن لباس‌های فاخر خودش چنان زیبا نیست که این گل‌های سوسن زیبا هستند." و راز این در چیست؟ راز این است که آن‌ها به فکر فردا نیستند. آن‌ها در حال زندگی می‌کنند در اینجا زندگی می‌کنند زندگی در زمان حال یعنی‌ روشن‌ضمیر بودن، زندگی در اینجا یعنی‌ روشن‌ ضمیر بودن، همچون گل سوسن بودن یعنی در همین لحظه روشن‌ضمیر بودن در مورد چیزی که می‌گویم فکر نکن. در موردش تفکر نکن، فقط همینجا باش. این مزه‌ی اشراق است. و زمانی که آن را چشیدی، می‌خواهی بیشتر و بیشتر بچشی. از اشراق یک هدف نساز، یک هدف نیست، معمولی‌ترین حالت معرفت است. چیز فوق‌العاده‌ای نیست، چیز مخصوصی نیست درختان‌ روشن‌ضمیر هستند، پرندگان‌ روشن‌ ضمیر هستند، و سنگ‌ها هم، و خورشید و ماه‌ روشن‌ ضمیر هستند فقط انسان چنین نیست، زیرا انسان فکر می‌کند و به از کف دادن ادامه می‌دهد. لحظه‌ای که تشخیص دهی که تو به خاطر فرورفتن در افکار است که زندگی را از کف می‌دهی، آنگاه لمحات کوچک شروع به رخ دادن می‌کنند. وقفه‌های کوچک در ترافیک ذهن، وقفه‌های کوچکی که درآن رفت و آمدی نیست این‌ها لحظات مراقبه هستند در همه جا می‌توانند رخ بدهند. این لحظات کوچک همانا لحظاتی است که تو به واقع زندگی می‌کنی @shamimmarefat5