🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 📘 در کتاب معراج السعاده (ملا احمد نراقی) آمده است: 🔹کاروانی از شام به اردن در حرکت بودند. شهر شام چون شهری تجاری بود، طلا به وفور و به قیمت ارزان در آنجا خرید و فروش می‌شد. 🔹 اهلِ کاروان هر چه فروخته بودند بهایِ آن را طلا خریدند، مگر یک نفر از اعضای کاروان که فقط ظرف سفالی خرید. همسفران او را ملامت کردند که سفال به این سنگینی و شکنندگی برای چه خریدی؟ احمق نباش و طلا بخر، هم ارزشمند و هم کم حجم و مطمئن در نقل و جابجایی است. 🔹مرد گفت: نمی‌خواهم! ٳن‌شاء‌الله هر دو صاحبِ خیر در مقصد شویم. شب بعد کاروان را در مسیر راهزنان غارت کردند و طلای کاروانیان بردند و سفال مرد را رها کردند. 🔹اگر مَثَل دنیا مانند طلا (نقد) باشد و مَثَل آخرت مانند سفال، باز کسی که عاقل است سفال ماندگار را بر طلای یک شب ترجیح می‌دهد، در حالی که آخرت طلاست و دنیا به اندازۂ سفال هم ارزشی ندارد. 🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸