✨﷽✨ 🌼 از کرامات امام جواد علیه السلام ✍اباصلت هروی می‌گوید : پس از دفن حضرت امام رضا علیه‌السلام به دستور مأمون زندانی شدم. پس از یک سال از تنگی زندان و بی خوابی شب ها به ستوه آمدم، دعا کردم و برای رهایی از زندان به محمد و آل محمد متوسل شدم . از خداوند خواستم به برکت ایشان در کار من گشایشی حاصل کند ، هنوز دعایم به آخر نرسیده بود که امام زمانم حضرت جواد علیه السلام، نجات‌بخش گرفتاران عالم وارد زندان شد و فرمود : ای اباصلت ، از تنگنای زندان بی‌تاب شده‌ای؟ عرض کردم : به خدا سوگند سخت بی‌تابم! فرمود : برخیز ! سپس دستی به زنجیرها زد ، و غل و زنجیرها از دست و پای من بر زمین افتاد. آن گاه دست مرا گرفت و از کنار نگهبانان زندان عبور داد. نگهبانان در حالی که مرا نظاره می‌کردند، توان سخن گفتن نداشتند ، و به راحتی از زندان خارج شدم. سپس امام جواد علیه السلام فرمود: برو در امان خدا که هرگز دست مأمون به تو نخواهد رسید! اباصلت می‌گوید : همان گونه که حضرت فرمود ، دیگر هرگز مأمون را ندیدم! 📚 عیون أخبار الرضا علیه السلام . 🍃🌸🍃 🔹أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرضا