📖 دو سه نفر اژ مسلحین تو ی عقب نشینی جا مونده بودن . چهره ابو علی و دوستانشو تشخیص نداده بودن .خیال می کنن خودی ان. ابوعلی را صدا می زنن و می گن :«انا صدیق ،انا صدیق...» ابوعلی گفت «منم گفتم : "انا صدیق انا صدیق!"» 📌 وقتی نزدیک می شن، ابوعلی بو می بره. سریع اسلحه می کشه به روشون .اون ها هنوز به خیال خودی بودن ،اسلحه شونو می ذارن زمین. بچه های فاطمیون که جلو می رن ... 📂 📚 🆔 @shamseh_5