عنوان اصلی: [کربلا نمایشگاه معنا و روحانیت نه نمایشگاه به جنایت بشر] عنوان: به روشنگری پیرامون حقیقت جایگاه قیام امام حسین (ع) توسعه شخصیت انسانی همان بود که علی علیه السلام داشت و می‌فرمود: وَ حَسْبُک داءً انْ تَبیتَ بِبِطْنَةٍ وَ حَوْلَک اکبادٌ تَحِنُّ الَی الْقِدِّ [1] یا می‌گفت: «وَهذا اخوغامِدٍ وَقَدْ وَرَدَتْ خَیلُهُ الْانْبارَ... وَلَوْ انَّ امْرَأً مُسْلِماً ماتَ مِنْ بَعْدِ هذا اسَفاً...» [2]. توسعه شخصیت این است که واقعاً انسان بگوید: من از بینوایی نیم روی زرد غم بینوایان رخم زرد کرد توسعه شخصیت این است که حسین علیه السلام فرمود: «انّی لَمْ اخْرُجْ اشِراً وَ لا بَطِراً...» یا گفت: «مَنْ رَأی‏ سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلّاً لِحُرُمِ اللهِ...». تمام فاجعه کربلا برای این بود که امام رأی خود را نفروخت‏ از قبل از مردن معاویه و همچنین بعد از مردن او، در دوره یزید، چه در وقتی که‏ امام در مدینه بود و چه در مکه و چه در بین راه و چه در کربلا، آنها از امام فقط یک امتیاز می‌خواستند و اگر آن یک امتیاز را امام به آنها می‌داد نه تنها کاری به کارش نداشتند، انعامها هم می‌کردند و امام هم همه آن تحمل رنجها را کرد و تن به شهادت خود و کسانش داد که همان یک امتیاز را ندهد. آن یک امتیاز، فروختن رأی و عقیده بود. در آن زمان صندوق و انتخاباتی نبود، بیعت بود. بیعت آن روز رأی دادن امروز بود. پس امام اگر یک رأی غیروجدانی و غیرمشروع می‌داد، شهید نمی‌شد. شهید شد که رأی و عقیده خودش را نفروخته باشد. کربلا نمایشگاه معنا و روحانیت، نه نمایشگاه جنایت بشر در زمان ما معمول است که کشورها نمایشگاه صنایع درست می‌کنند و گاهی نمایشگاه جهانی از همه کشورهای دنیا درست می‌کنند. ظاهراً در هر شصت سال یک بار، تمام دنیا یک نمایشگاه ترتیب می‌دهند. گویند برج ایفل یادگار یک . نهج البلاغه، نامه 45. [و همین درد برای تو بس که سیر بخوابی در حالی که در اطراف تو جگرهایی تشنه‌ مشکی آب باشند.] ↩ . نهج البلاغه، خطبه 27. ↩ استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 2، ص46 # کربلا نمایشگاه _ معنا