امام_زمان_عج دل شکسته به غیر از هوای یار ندارد بیا که دل به جز از داغ بیشمار ندارد شبیه فصل خزانم ز غصه های فراق بیا که شور و صفایی دگر بهار ندارد اگرچه بی نشانی وعمری نشانه ات جویم بدان نشان رخت را ، هیچ نگار ندارد قسم به حال وهوای توای محول الاحوال که عاشقت به جز از حال احتضار ندارد به جز نشانه اشکی که میچکداز چشم ز درد دوری رخساره ات، عذار ندارد بیا که عاشق غمدیده ات از این دوری فتاده از نفس و تاب انتظار ندارد دلم چو زلف پریشان،پریش و آشفته ست بیا که جز تو امیدی نگاه زار ندارد فسرده چون گل پژمرده ام ز بی آبی نهال خشکم و جز اشک ، بار ندارد چه کرده هجر تو کزغصه های هجرانت خدا گواست قرار هم دگر قرار ندارد