شراب و ابریشم...
سلام صبح بخیر✋ بعضیاتونم اینجوری منتظر ادامه مطلب هستید👌😂 بنظرم کنار شما و با حمایت شما دارم به شیوه
خب بخشی از نکات مربوط به قصه رو گفتم. شما هم که 🐵 فرستادید.😂 دستتون درد نکنه.😆 حالا بریم که ادامه قصه رو براتون روایت کنم. رسیدیم به اینجا که حضرت موسی با خواستگاریِ حضرت شعیب و پیشنهاد ایشون برای ازدواج با یکی از دخترانش، رسماً شد دومادِ قریه‌ی شعیبِ نبی🎈 یک تفاهم‌نامه‌ی کاری هم بینشون به امضا رسید که قرار شد حضرت موسی هشت سال چوپانی گوسفندان شعیب نبی رو عهده‌دار بشه‌.🐑🐏🐐 تنها خدا میدونه در خلوت صحرا و در شبانی چه سرّی هست که اکثر انبیا یا چوپان بودن یا لااقل چوپانی رو تجربه کردن. اون سُکر و سحری که در هیبت صحرا ریخته‌اس، شاید قلب نبی رو برای دریافت وحی آماده میکنه، کسی چه میدونه شاید حتی عوالم دام‌ها هم اثراتی بر قلب و ذهن شبان داره؟! هر چه که هست رازیه بین خدا و انبیای چوپانش! بگذریم... خلاصه بعد از اتمام قرارداد کاری داماد و پدرزن، حضرت موسی دست زن و بچه رو میگیره و از شهر شعیب هجرت میکنه... و تو مسیر این سفره که اون داستان مشهور کوه طور و آتش و ندای پرورگار اتفاق میفته. چیزی که قرآن روایت میکنه اینه که حضرت از دور متوجه شعله آتشی میشه به همسرش میگه شما همینجا بمونید تا من برم، شاید اون اطراف خبری باشه یا بتونم شعله‌ای بیارم خودتون رو گرم کنید: فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ/قصص۲۹ و وقتی که میرسه به کوه طور و به اون آتیش اتفاقی که باید، میفته و موسی به هم‌کلامی با پروردگار مفتخر میشه و اینجوری میشه که لقب کلیم میگیره... البته اینجای قصه خیلی ریزه‌کاری داره که بعدا باید براتون بنویسم. فعلا فقط دوباره استناد کنم به یکی از صحبتهای آقای قرائتی که حظمون کامل شه، ایشون میگفتن حضرت موسی تو راه نوکری زن و بچه‌اش به نبوت رسید، رفت که واسه اونا آتیشی چیزی بیاره همونجا وحی اومد و شد پیغمبر! و این نشون میده که چقدر خدمت به زن و بچه نزد خداوند عزیزه، می‌شد که اون نبی مشغول عبادت و تهجد و هر حالت خیر دیگه‌ای باشه تا وحی نازل شه، ولی خدا وحی رو میذاره واسه وقت خدمت به خانواده👌 ✍ملیحه سادات مهدوی یک حدیث فوق‌العاده‌ای هست از حضرت امام صادق که مرتبط هست با این داستان، شنیدین حدیثش رو؟ 💐گل بدید تا حدیث بدم😁 @mehmane_quran مهمان شراب و ابریشم باشید👇 🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a