پارسال که بعد از سه سال کرونایی قرار بود حجاج ایرانی اعزام بشن، عربستان قواعد و ضوابط جدیدی وضع کرد که بخاطر این قواعد بابا از حج جا موندن.
با اینکه حتی واکسنهای حج رو زده بودن، ساکها رو آماده کرده بودن و منتظر بودن بهشون اطلاع بدن که کِی و کجا وعدهی دیدار ما، خبر اومد یکسریها نمیتونن بیان که بابا هم یکی از اون یکسریهایی بودن که از لیست حج پارسال خط خوردن.
وقتی اخبار خبر رو اعلام کرد دم غروب یکی از روزای ماه رمضون بود.
من بشدت به هم ریختم.
افطار رو خورده و نخورده رفتم سر سجاده و شروع کردم به گریه.
اصلا نمیتونستم بپذیرم که بابا عازم نشن.
تند و بی وقفه دعای شبهای رمضان رو میخوندم و گریه میکردم: اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام...
میخواستم به زور از خدا واسهی بابا حج رو بگیرم!
ولی خبر قطعی و غیرقابل تغییر بود.
حاجیای پارسال رفتن و بابا موندن.
توی تمام این یکساااال من دعا میکردم که حج امسال روزیِ بابا بشه و بابا هم مشرف بشن.
بالاخره موعد حج رسید و الحمدلله رب العالمین بابا عازم شدن.
من یک سااااال تمام دعا کرده بودم که بابا برن حج.
یک ساااال واقعا زمان زیادیه برای طلبِ یک دعا!
واقعا برای یک دعا و خواسته اگه قرار باشه یک ساااال معطل بمونیم چقدر بیتاب میشیم؟ چقدررررر نگران؟ چقدررررر ناامید؟ چقدررررر حتی گاهی گلایهمند از خدا؟ چقدررر خسته و شکسته؟
ولی من هیچ کدوم از این حسها رو تجربه نکردم توی این یک سااااال!
میدونید چرا؟
چون از اول میدونستم اجابت دعای من موعد مشخص داره! خارج از موعدش شدنی نیست! تا ایام حج نرسه امکان رفتن به حج وجود نداره و اصلا حج تمتع خارج از ایام خاص خودش معنا نداره.
چی میخوام بگم؟
اگه ما بتونیم نسبت به تمام دعاها و خواستههامون به این باور برسیم که اجابتش موعد مشخص داره و خارج از اون موعد معنا نداره، آروم میگیریم، دست از بیتابی و بیقراری برمیداریم، دیگه از خدا گلایهمند نمیشیم.
دعا میکنیم و بعدش هم با آرامش منتظر میمونیم تا موعدش برسه و سر وقت خودش اجابت دعامون رو ببینیم...
✍ملیحه سادات مهدوی
خدایا بیتابیهای ما قبل اجابتهات رو بذار به حساب اینکه ما نمیدونیم باید موعدش برسه و گرنه ما بهت اعتماد داریم... ببخشمون...
شراب و ابریشم
.