پرستو از نویسنده‌های مورد علاقه‌ی منه. از اون نویسنده‌ها که سرشون به تنشون می‌ارزه! سرشون به تنشون می‌ارزه؟ شما برای ارزیدنِ سری به تن چه معیارهایی دارید؟ برای من در دسته‌ی نویسندگان معیار، سواد و تعهد و سلیقه است. و پرستو هر سه تای اینها رو داره و خب این سه تا از او نویسنده‌ای ساخته که می‌‌شه راحت گفت سرش به تنش می‌ارزه. بگذریم، داشتم یکی از نوشته‌های پرستو و نظرات ذیلش رو می‌خوندم که این سوال و جواب چشمم رو گرفت. صد در صد درست گفته پرستو: داستان! همه چیز کلمه است. اونقدر روایت و داستان و کلمه مهمه که هر چقدر بگم و بنویسم کم گفتم. کلمه بقدری مهم و همه چیزه که خدا معجزه‌ی پیغمبر آخرالزمانش رو "کلمه" قرار داده! خدا به سر قلم قسم خورده و برای دنیایی که قرار بوده دیگر پیغمبری به خودش نبینه کلمه فرستاده! کلمه کلمه کلمه همه چیزه... مطلبی درباره‌ی یحیی سنوار خوندم که نویسنده‌ی مطلب حتی یک جمله‌بندی ساده رو بلد نبوده و همینطور پس و پیش یک چیزی نوشته بود، بعضی از این روایت‌های ضعیف و نازیبا از مسائل مختلف رو که می‌خونم واقعا افسوس می‌خورم. کاش هر کس تایپ کردن با انگشت شصت روی صفحه‌ی هوشمند رو یاد گرفته با توهم نویسنده بودن اینطور سخیف از زیبایی‌ها و ارزشها ننویسه... هر چیزی حرمتی داره و نوشتن از اون چیزهاست که حرمتش خیلی بالاست، کاش اونهایی که نوشتن بلد نیستند یا برن یاد بگیرند و یا هیچ وقت ننویسند! .