اینو امروز تو یه فروشگاه دیدم کسی میدونه این شعر از کیه؟ به کعبه آمدم گفتم تو از خاکی ، من از خاکم چرا ؟ باید دورت بگردم ندا آمد تو با پا آمدی باید بگردی برو با دل بیا تا من بگردم 📌گاهی بین بدو بدو های روزمره یه تلنگر لازمه پیر مردی که این تصوير در مغازه اش بود هر چند دقیقه یکبار ، بلند میگفت " خدایا شکرت" ناخودآگاه دلت می خواست باهاش همنوا بشی شکر شکر شکر چه کلید واژه مهمی لئن شکرتم لأزيدنكم Eitaa.com/sharifa_bookcenter