🌍 ✍آیا جنگ اوکراین آخرین ضربه به نظم جهانی غربی خواهد بود⁉️ قسمت اول ✍☄ ارگانسکی در نظریه گذار قدرت، نظم جهانی را نظمی سلسله‌مراتبی تصور می‌کند که در آن، بازیگران موقعیت و جایگاه خود را در نظم جهانی بر پایه تفاوت در توزیع قدرت کسب می‌کنند. در این نظریه، قدرتی بالقوه درحال شکل‌گیری است؛ این قدرت بالقوه در مسیر بالفعل‌شدن قرار می‌گیرد و رشد می‌کند؛ با قدرت برتر دچار تعارضات جدی می‌شود و به بلوغ می‌رسد و درصورت برتری، مرحله زوال قدرت برتر آغاز می‌شود. این زوال، الزاماً به‌معنای فروپاشی قدرت برتر نیست بلکه تأکید بر کاهش سطح قدرت آن موردنظر است. ☄ شرایط کنونی نظام بین‌الملل عمیقاً به مرحله بلوغ برخی قدرت‌های بزرگ و ورود آنها به تعارض با قدرت هژمون شباهت دارد، تاجایی‌که اساساً انتساب «هژمون» به آمریکا را دچار چالش کرده است. اندیشمندان آمریکایی سال‌ها است که آغاز چنین رقابتی را به سیاست‌مداران این کشور هشدار داده‌اند. در این چهارچوب، چین اصلی‌ترین و جدی‌ترین بازیگر رقیب آمریکا معرفی می‌شود. ☄ همین، مبنایی بود تا آمریکا در اواخر سال ۲۰۱۱، راهبرد چرخش به آسیا را اعلام کند و از افزایش اولویت آسیا – پاسیفیک در سیاست خارجی خود سخن بگوید. اگرچه در دولت اوباما، این چرخش عینیت قابل‌توجهی نیافت اما دولت ترامپ، جدی‌تر به مصاف چین رفت و در دولت بایدن نیز سهم چین آن‌قدر در سیاست خارجی آمریکا افزایش یافت که احاله مسئولیت در منطقه غرب آسیا و خروج تدریجی از آن، بیشتر از هرزمان دیگری در ادبیات مقامات آمریکا برجسته شد. علاوه‌براین، آمریکا در حوزه نظامی نیز تلاش کرد تا با همسویی استرالیا و انگلیس، زمینه مهار ژئوپلیتیکی چین را بیشتر از قبل رقم زند. ☄ با همه اینها، اما درخصوص سرنوشت تعارضات چین – آمریکا، میان اندیشمندان آمریکایی اختلاف‌نظر است. مرشایمر، اندیشمند شهیر واقع‌گرا، با وفاداری به نظریه‌های رئالیستی و تأکید بر جایگاه جنگ در تغییرات ساختاری نظام بین‌الملل، بر این باور است که سرریز توسعه اقتصادی چین به حوزه نظامی، قطعی است و بنابراین، جنگ، سرنوشت محتوم آمریکا و چین خواهد بود. در مقابل کسانی چون کیسینجر از امکان کنترل چین و حتمی‌نبودن جنگ سخن می‌گویند. ☄ اکنون به نظر می‌رسد جنگ اوکراین را می‌توان به‌عنوان نوک کوه یخی دانست که نشان‌دهنده از دست رفتن نظم تک‌قطبی تحت رهبری ایالات‌متحده است، به نظر می‌رسد نظم جدید یک نظم چندقطبی خواهد بود که قدرت‌های بزرگ دیگری در کنار ایالات‌متحده نقش‌آفرینی خواهند کرد و فرصت ایالات‌متحده پس از فروپاشی شوروی به پایان رسیده است و اکنون باید قدرت‌های بزرگ دیگر را در کنار خود بپذیرد. اگرچه ایالات‌متحده همچنان یکی از قطب‌های نظم جدید باقی خواهد ماند اما با نظر به اینکه ایالات‌متحده از وضعیت تنها ابرقدرت به یکی از چند قدرت بزرگ تغییر نقش می‌دهد می‌توان تاکید کرد که قدرت ایالات‌متحده کاهش پیداکرده است و روند افول آن در جریان است. باز ۳۱۳ @shatranjsiasat