🛡 دشمن مشترک تقریبا مهم ترین عامل شکل گیری نظم نوین و عامل اتحاد کشورها ✍🌤 ترس از دشمن، نه ایمان به دوستان، بستر نظم هر دوره را تشکیل می‌داد و اعضا با تعریف خود در تقابل با آن دشمن، مجموعه‌ای از هنجارهای مشترک را ایجاد کردند.  🌤 در سال 1648، پادشاهی هایی که در جنگ سی ساله پیروز شدند، قوانین ایالتی مستقل را در صلح وستفالیا برای تضعیف اقتدار کلیسای کاتولیک و امپراتوری مقدس روم وضع کردند. بریتانیای کبیر و متحدانش پیمان اوترخت در سال 1713 را طراحی کردند تا با مشروعیت‌زدایی از گسترش سرزمینی از طریق ازدواج‌های سلطنتی و برقراری روابط خاندانی، روش ترجیحی لوئی چهاردهم برای جمع‌آوری قدرت، فرانسه را مهار کند. 🌤 کنسرت اروپا، صلح پس از ناپلئونی که در سال 1815 در وین برقرار شد، توسط سلطنت‌های محافظه‌کار برای جلوگیری از ظهور رژیم‌های انقلابی لیبرال مورد استفاده قرار گرفت. فاتحان جنگ جهانی اول دستور بین جنگ را برای کنترل آلمان و روسیه بلشویکی ایجاد کردند. 🌤 پس از جنگ جهانی دوم، متفقین در ابتدا نظم جهانی را با محوریت سازمان ملل طراحی کردند تا از بازگشت فاشیسم و مرکانتیلیسم به سبک نازی ها جلوگیری کنند. با این حال، زمانی که شروع جنگ سرد به سرعت آن نظم جهانی را مختل کرد، غرب نظمی جداگانه برای حذف و رقابت کمونیسم شوروی ایجاد کرد. در طول دوران جنگ سرد، جهان به دو دسته تقسیم شد: دسته غالب به رهبری واشنگتن و دسته فقیرتر با مرکزیت مسکو. 🌤 نظم‌سازی معمولاً به یک دشمن مشترک نیاز دارد. 30 سال است که آن نیروی متحد کننده غایب بوده و نظم لیبرال در نتیجه نبودش در حال هم پاشیده شدن است. اکنون که آمریکایی ها چین را به عنوان تهدید اصلی نظم بین اللملل تلقی می کنند، دیگر نمی توانند آن را به منزله تهدیدی برای همه کشورها معرفی کنند.؛ چرا که چین در درون نظم آمریکایی رشد کرد و حال نه تنها اقتصاد آمریکا به چین گره خورده، بلکه بسیاری از کشورها خواهان گسترش روابط بیشتر با چین هستند. 🌪 بنابراین ترس از چین، دیگر نمی تواند عامل وحدت کشورها در شکل گیری نظم نوین جهانی باشد. باز ۳۱۳ (دانش آموخته کارشناسی ارشد روابط بین الملل) @shatranjsiasat