بهنام هستم متولد یکی از روستاهای ایران اون روزگذشت ولی دروغ چرافکرم درگیرثمین شده بود.خیلی وقتهاتنهابودم چون پرینازخونه مادرش بود..یک هفته ای گذشت یه شب وقتی عکس پروفایل ثمین چک کردم دیدم عدد۱۰گذاشته زیرش نوشته شمارش معکوس شروع شد..بادیدن پروفایل ثمین خیلی فکرم درگیرشد.مطمئن بودم بی دلیل اینکار رونکرده وهرروزاین شمارش معکوس کم میشدتابه عدد۱رسید،فرداش که پروفایلش چک کردم دیدم نوشته خداحافظ رفیق!!نمیدونم چرااسترس گرفتم وهرکاری کردم که بهش زنگ نزنم نتوستم قبل ازاینکه تماس بگیرم باخودم گفتم یکباربرای همیشه تکلیفم باهاش معلوم میکنم امابابوق دوم گوشیش روخاموش کرد..به امید جواب دادنش چند بار بهش زنگ زدم ولی گوشیش خاموش بود هیچ ادرسی ازش نداشتم به ناچار رفتم بیمارستان شایداونجاپیداش کنم امابعدازکلی التماس پرس جوگفتن یک هفته پیش مرخص شده..خیلی تلاش کردم تابفهم بخاطرچی بستری بوده اماجواب درست حسابی بهم ندادن...گفتن نمیتونیم اطلاعات پروندش رودراختیارکسی بذاریم.انقدربهم ریخته بودم که نتونستم برم سرکاربرگشتم خونه... ادامه در پارت بعدی 👇 ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈