هدایت شده از کمپین بزرگ جهاد تبیین خبرهای مهم و متنوع ایران وجهان ، سرداردلها
.:
📚📝📚📝
🔹پهلوی به روایت دربار
به بهانه حق آب مردم سیستان و بلوچستان ایران از رود هیرمند
🔸در سال 1351ش، امیرعباس هویدا با دستور محمدرضا پهلوی، پای قراردادی را امضا کرد که سهم آب ایران از هیرمند را از 50 درصد به 14 درصد تنزّل میداد؛
چرا؟ تنها برای جلوگیری از درغلتیدن افغانستان به سمت شوروی!
▪️این مساله آن قدر ننگ آور بود که اسدلله علم، درباره این قرارداد و تبعات آن، در جلد ششم خاطراتش مطالبی نوشته است:
✏️«این کابوس مرا در خود فرو میبرد. مدتی راه رفتم، مدتی فکر کردم، چندین دفعه استعفا از خدمت نوشتم، باز پاره کردم. فکر میکردم کار گذشته را استعفای من دوا نمیکند ... تیر از شست گذشته است، دیگر هیچ. هزار بار به نعیمخان درود فرستادم و به دولت لعنت. مرتیکه مثل شیر آمد و تهدید کرد که اگر میخواهید کمک به ما را در گرو آب هیرمند نگاه دارید، مــا نمیخواهیم و این بدبختها آنقدر از چپگرایی افغانستان ترسیدند که همه شرایط را قبول کردند و بالاخره دیشب [ضربه] آخر را زدند. کسی چه میداند؟ شاید هم از اربابهای نامرئی دســتور ارتکاب این خیانت را داشتند ... به حدی بدحال بودم که به دفتر کار خودم هم نرفتم. یکسر به سراغ یار و شراب شتافتم. مدتی شراب خوردم و گریه کردم و او ندانست چرا؟ فقط چون مرا منقلب یافته بود، او هم بالطبع گریه میکرد! البته ایــن خیانت، ده تــا پانزده سال دیگر ظاهر میشود که من مردهام. ولی مثل این است که یک قطعه گوشت بدن مرا بریدهاند و پیش چشم من جلوی سگ انداختهاند...》
▪️همچنین اسدالله علم درقسمت دیگری از خاطراتش در خاطرات 28 اردیبهشت 56 نوشته است:
✏️《به اروپا آمدم و مشغول پرسه زدن شدم حال مزاجی کمی بهبود یافت ولی روحاً کسل و ناراحت و نگران بودم کسالت از جهت کار سیستان و نگرانی از جهت کار عمومی کشور باید بگویم که هر وقت در آب مدیترانه غوطه می زنم به یاد روزهایی می افتم که فرماندار کل سیستان_و بلوچستان بودم در روز های گرم اردیبهشت و خرداد سیستان عصرها در هیرمند که با آبی هزار متر مکعب جاری بود شنا می کردم افسوس و هزار افسوس که دیگر پس از ده پانزده سال که انشاالله من مرده ام این منظره را نخواهم دید!! این بستر خشک و سیصد هزار جمعیت آواره خواهند شد جای تعجب است گرچه اگر غیر از این بود تعجب داشت با رئیس و اعضای دولت با هرکدام حرف زدم سیستان را با مسائل مالی می سنجند و می گویند حداکثر سیستان به کشور چهل ملیون تومان در سال که بیشتر نمی دهد عایدی یک ساعت نفت است!
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو که کشور ایران به دست چنین عناصر پلیدی افتاده است باری بگذرم و گذشته را بازگو نکنم دیگر فایده بر آن مترتب نیست.》
یادداشت های اسدلله علم، جلد ششم