🔰خطبه حضرت زینب(س) در دروازه کوفه ✔️حِذْيَم بن شريك اسدى مى گويد: 💠در روزی که اسرای کربلا وارد کوفه شدند به زينب، دختر على(ع) نگريستم كه خطبه مى خواند و هرگز زنى را سخن ورتر از او نديدم. گويا زبان على(ع) در كام اوست و با زبان اميرمؤمنان(ع) سخن مى گويد. به سوى مردم اشاره كرد كه «ساكت شويد!» 💠ناگاه نفسها در سينه ها حبس شد و زنگ كاروانها از حركت ايستاد، سپس آن حضرت چنين فرمود: 🌹ستایش از آن خداست و درود بر پدرم محمد و خاندان پاک و نیکوکارش.  🕯اما بعد؛ ای مردم کوفه،‌ای مردمان حیله گر و خیانت کار! گریه می‌کنید؟ اشک چشمانتان خشک نشود و ناله هایتان آرام نگیرد. 🕯همانا که کار شما مانند آن زنی است که رشته خود را پس از محکم تابیدن، یکی یکی از هم می‌گسست(پنبه میکرد)، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیلۀ فریب و فساد ساخته اید. 🕯آیا در میان شما جز وقاحت و رسوایی، سینه‌های آکنده از کینه، دو رویی و تملق، همچون زبان پردازی کنیزکان و ذلت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت می‌شود؟ 🕯یا همچون سبزه‌ ای که بر فراز فضولات روییده یا همچون نقره ای که بر سر قبر مرده است، میباشید(اگر ظاهرتان هم زیبا باشد لکن باطنتان فاسد و کریه است) 🕯چه بد توشه‌ای برای آخرت فرستاده اید؛ توشه‌ای که همان خشم و سخط خدا است و در عذاب جاویدان خواهید بود. 🕯 بر برادرم گریه می‌کنید؟ آری به خدا سوگند که باید گریه کنید، پس بسیار بگریید و کمتر بخندید. چرا که دامان خود را به ننگ و عار جنایتی آلوده اید که ننگ و پلیدی آن را از دامان خود تا ابد نتوانید شست. 🕯و چگونه می‌توانید ننگ حاصل از کشتن فرزند خاتم پیامبران و معدن رسالت را پاک کنید!؟ همان کسی كه سرور جوانان اهل بهشت و ملجا حريم شما و پناهگاه جمعتان و قرارگاه صلح‌ شما و بهبودى بخش زخم هايتان و جان پناهتان در گرفتاريها و رهبر شما به هنگام نبرد و حجت بزرگتان و چراغ روشن راههايتان بود! پس رحمت خدا از شما دور و دورتر باد. که تلاشتان بیهوده، دستانتان بریده و معامله تان قرین زیان گردد. خود را به خشم خدا گرفتار نموده و بدین ترتیب خواری و درماندگی بر شما لازم آمده است. 🕯واى بر شما! آيا مى دانيد چه جگرى را از محمد(ص) شكافتيد؟ و چه پيمانى را گسستيد؟ و چه حرمسراى ارزشمندى از رسول الله(ص) را آشكار كرديد [پرده نشينان حريم محمّدى را بر كوچه و بازار نشان داديد؟] و چه حرمتى را از او هتك كرديد؟ و چه خونى را از او بر زمين ريختيد؟ به راستى كار زشت و وحشتناكى انجام داده ايد، كه نزديك است بخاطر اين كار، آسمانها از هم متلاشى گردد و زمين شكافته شود و كوهها به شدت فرو ريزد! 🕯 آيا اگر از آسمان خون ببارد تعجب مى كنيد؟ [بدانيد كه] عذاب آخرت خواركننده تر است و آنان [جنايتكاران] هرگز يارى نمى شوند. 🕯پس مهلت‌هایی که خدای متعال به شما می‌دهد موجب سبکسری شما نگردد، چرا که خدای عزّوجلّ در عذاب کردن ظالمان، از موعد مقرر شتاب نمی‌کند، و بیم از دست رفتن انتقام بر خدا نرود و همانا که خداوند برای ما و شما در کمین است(روزی انتقام خونمان را از شما بگیرد) 💠آنگاه حضرت زينب(س) اشعاری را خواند که ترجمه آن در ذیل می آید: 💔اگر پيامبر از شما بپرسد، اين چه كارى بود كه كرديد با آنكه شما امت آخر الزمان بوديد [و بر ديگر امت‌ها شرافت داشتيد]، چه پاسخ خواهيد داد؟ 💔شما چه كرديد با اهل بيت و فرزندان و عزيزان من؟! جمعى را به اسارت برديد و گروهى را به خون آغشته كرديد. 💔اين پاداش من نبود ـ با آنكه من خيرخواه شما بودم ـ اينكه در حق خويشاوندانم اين‌گونه به من جفا كنيد. 💔من مى ترسم همان عذابى كه قوم «اِرَم» را به نابودى كشاند، بر شما نيز فرود آيد. 💠آنگاه امام زین العابدین(ع) رو به عمه اش کرد و فرمود: 🕯عمه جان آرام بگیر، که آنچه گذشته براى آنان که مانده‌اند مایه عبرت است. که تو بحمدالله، عالمى هستى كه نزد كسى تعليم نديده اى و دانايى هستى كه نزد كسى نياموخته ای. گریه و زارى، آنان را که روزگار به نیستی برده است به ما باز نمى گرداند. 💠با این سخنِ امام سجاد(ع)، زینب کبری(س) آرام گرفت و دیگر سخنی نگفت. 📖بحار، ج 45 ص 162_ 164 👌تدبر در این خطبه میفهماند که صرف گریه بر امام حسین، در حالی که از دایره ی ولایت پذیری اهل البیت دور باشیم هیچ نفعی ایمانی و اخروی ندارد. گریه های کوفیان بسیار با ضجه و ناله همراه بود لکن این اشک ها آنها را برای آزاد کردن اسرای کربلا برانگیخته نکرد و لذا زینب کبری برای کوفیان اینطور نفرین میکند که گریه تان مستدام باد. پس آن گریه ای یک قطره اش، یگانه کیمیای سعادت است که انسان را برای تبعیت از اولیای دین برانگیخته کند و او را از ولایت اغیار منزه نماید. بنابراین محافل اشک و عزای حسینی، بشرطها و شروطها، حصن امن الهی است که ولایت پذیری و تبعیت از آل پیامبر، این شرط رکنی است.