آزاد شدگان زیارت عاشورا آقا یادگاری از مدافعان حرم تعریف می کند : داعشی ها ما را اسیر کردند ، شش ماه در دستشان اسیر بودیم در طول این شش ماه هر روز ما را شکنجه های روحی و جسمی می دادند ما را به مسلح می بردند و در حالی که خطی با خنجر روی گلویمان می کشیدند از ما فیلم برداری می کردند یا هر روز با وسایلی مثل کابل و سیم بکسل و طلابی قطور ما را می‌زدند . در این مدت غذا ما که حدود چهل نفر بودیم یک سطل ماست و نان خشک بود که به هر نفر یک قاشق ماست و یک تکیه نان خشک می‌رسید . بعد از گذشت شش ماه دیگر از این وضعیت خسته شده بودیم و تصمیم گرفتیم برای نجات خود زیارت عاشورا بخوانیم هر کس هرچه از زیارت حفظ بود میخواند بعد از گذشت پنج روز صبح دیدم یکی از اسرا که مردی ۵۵ ساله بود به شدت گریه می کند وقتی از علت گریه او پرسیدم در جواب گفت : من دیشب در حالی که شکایت حضرت زینب (س) را به امیر المومنین (ع) می کردم و از رسم میان نوازی ایشان گله می کردم خوابم برد . در عالم رویا حضرت رقیه (س) را با بدن مجروح وکبود دیدم حضرت به من فرمود ما در راه خدا این قدر رنج کشیدیم و گله نکردیم چرا شکایت ما را به جدمان امیر المومنین (ع) کردی ، شما امروز آزاد میشوید شما آزاد شدگان زیارت عاشورا هستید . و به گفته آقا یادگاری همان روز همگی اسرا آزاد شدند .