توبه‌ے تکان دهنده شهید‼️ 🌷شهید علیرضا محمودی پارسا تاریخ تولد: ۲۳ / ۴ / ۱۳۴۸ تاریخ شهادت: ۲۹ / ۱۱ / ۱۳۶۱ محل تولد:کرج محل شهادت:فکه،بیمارستان *🌷مادرشهید←علیرضا یکبار مجروح شده بود🥀با اینکه اوضاعش مناسب نبود🥀و پزشک هم وسیله‌ای شبیه سوتک به گلویش وصل کرده بود تا بتواند راحت نفس بکشد،گفت:تو را به خدا بگذارید من برگردم به جبهه🥀بابا را راضی کنید اجازه بدهد من به جبهه برگردم.🥀همرزم←یکروز علیرضا صدایش را ضبط کرد:📼خدایا پناه می‌برم از این این که حسد کردم.🥀از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم،🥀از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند،🥀از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم،🥀از این که دیگران را به کسی خنداندم،غافل از این که خود خنده‌دارتر از همه هستم،🥀از این که نشان دادم کاره‌ای هستم،خدا کند که پست و مقام پستمان نکند.🥀از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید،🥀از این که در سخن گفتن و راه رفتن ادای دیگران را درآوردم.🥀از این که پولی بخشیدم و دلم خواست از من تشکر کنند.🥀از این که نماز را بی‌معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود،🥀از این که بی‌دلیل خندیدم و کمتر سعی کردم جدی باشم و یا هر کسی را مسخره کردم.🥀از این که کسی صدایم زد اما من خودم را از روی ترس و یا جهل،یا حسد یا.. به نشنیدن زدم.🥀( این چند مورد از توبه ایشان بود که برای خواندن موارد بیشتر می‌توانید در گوگل مطالعه کنید) نوجوان ۱۳ ساله ای که بر اثر اصابت ترکش گلوله خمپاره💥از ناحیه شکم و سینه به شدت مجروح شد🥀و طی دو روز درد و سختی نیمه شب جمعه به شهادت رسید*🕊️🕋 💙🌷