✍روزی که حاج قاسم قصاب و آشپز شد ناگفتنی هایی از زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی به روایت حجت الاسلام علی شیرازی... 🔹عملیات کربلای ۵ که تمام شد سال ۱۳۶۵ هم پایان یافت عید نوروز ۱۳۶۶ خود را نشان داد حاج قاسم همه فرماندهان و مسئولین لشکر را به یک مهمانی دعوت کرد مجاهدان میدان را فرا خواند تا خستگی جنگ را از تن بیرون کنند بنا شد همه به سد دز برویم قبل از سد دز دست راست یک جای زیبایی بود در درون کوه آب گوارایی جاری بود خانواده ها صبح زود آمدند حاج قاسم هم با خانواده آمد خودش آستین ها را بالا زد گوسفندی را ذبح کرد گوشتش را تکه تکه نمود آن ها را تمیز شست یک دیگ بزرگ هم آماده کرده بود گوشت ها را در دیگ ریخت و یک قرمه خوشمزه درست کرد غذای فرمانده لشکر خیلی چسبید همه مهمان بودند و حاج قاسم از زن و بچه فرماندهانش پذیرایی می کرد چایی روی آتش و میوه های فصل پسوند مهمانی آن روز شد. 🔸حاجی تا آخر حیات عزتمندانه اش همواره میزبان فرماندهان و خانواده ها می شد مهمانی شب های نیمه رمضان فصل ثابت زندگی او بود آن روز جای ۲۴ فرمانده خالی بود ۲۴ نفری که در جلسه وداع شب عملیات بودند در عملیات کربلای ۵ پرواز کردند و آن روز شاهد مهمانی فرمانده اشان بودند حاج قاسم همیشه همه جوانب را می دید بعد از این مهمانی به مازندران رفتیم تا حاجی به پدر شهید نقیب پور تبریک و تسلیت بگوید پس از آن نیز راهی کرمان شد تا شریک اشک های بچه های حاج یونس دریجانی حاجبی حاج علی محمدی طیاری و مغفوری باشد تا شب آخر زندگی نیز حاج قاسم همان حاج قاسم سال ۱۳۶۶ بود همان عشق را به بچه های شهدا داشت.