✍چتر همه شما باز می شود...
🔹چند ماه قبل از عملیات والفجر هشت با بچههای اطلاعات و عملیات لشکر ثارالله در اهواز بودیم محمد حسین یوسف الهی وارد اتاق شد و به بچهها گفت در عملیات آینده یک راکت شیمیایی به سنگر شما اصابت میکند و با شوخی گفت چتر همه شما باز میشود بعد با انگشتش یکی یکی به بچهها اشاره کرد و گفت تو تو و تو شهید میشوید من هم که میآیم تا شما را از داخل سنگر و زیر آوار نجات دهم یک نفس عمیق میکشم و شیمیایی میشوم.
🔸جالب اینجا بود که به همه اشاره کرد و تنها مرا که در بین جمع بودم از بقیه استثنا کرد و در مورد من چیزی نگفت.
🔹چند ماه بعد از عملیات والفجر هشت آغاز شد من در منطقه شیمیایی شدم و به اورژانس فرستاده شدم در اورژانس بچههایی را که حسین یکی یکی به آنها اشاره کرده بود دیدم آنها به دلیل مجروحیت شیمیایی و بر اثر اصابت یک راکت شیمیایی به سنگرشان به اورژانس آورده شده بودند درست همان تعداد از آن جمع که حسین به آنان اشاره کرده بودند یعنی شهید یزدانی شهید دامغانی شهید هندوزاده و شهید کاظمی.
🔸بعد از بمباران حسین وقتی میبیند بچهها زیر آوار ماندهاند با اینکه در محوطه به او آسیبی نرسیده بود به کمک بچهها شتافت با دیدن این جوانمردی و ایثار حسین بقیه هم به کمک او شتافتند حسین وقتی میبیند حجم آوار زیاد است میگوید بروید لودر بیاورید صدای ناله حسین متصدی از زیر آوار شنیده میشد او تنها کسی بود که از جمع پانزده نفری که در آن ساختمان بودند زنده ماند.
💢منبع دفتر اول لحظه های آسمانی راوی آقای مهرداد راهداری...
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی