دریاتر از دریاست امّا می شود ساقی دریاست دنبالش که حالا می شود ساقی آب است بی تابِ لبَش تا می شود ساقی مَشکی حریمِ آلِ مولا می شود... ساقی... این مَشک را در آسمان مشهور خواهد کرد با یک نگاهش فتنه ها را دور خواهد کرد در هر رگِ او خونِ مولایم علی جاری می گیرد از دستِ امیرم حکمِ سالاری امُّ البنین زاییده او را تا کُند کاری در هر دو دنیا می کند این یَل علمداری اصلاً عَلَم بر رویِ دوشِ او تماشایی ست امُّ البنین فرزندِ تو وَاللّههِ زهرایی ست شیری که شمشیرِ علی را بر کمر دارد برقِ نگاهش مثلِ تیغِ او اثر دارد از نسلِ شاهِ لافتی باشد جگر دارد وقتی عَلَم در معرکه عبّاس بردارد... حتماً به نفعِ دین شود مغلوبه این پیکار ذکرِ برادر می شود یا حیدرِ کرّار با ذکرِ "لا حَول وَلا..." فتح المبین کرده اربابِ ما یادِ امیرالمؤمنین کرده ماهِ وفادارِ حرم یاریِ دین کرده دنیا به کامِ حضرتِ امُّ البنین کرده او آبرویِ آب با ایثارِ خود برده در علقمه با ذکرِ یازهرا زمین خورده محشر به پا شد علقمه با چشمِ خود می دید تیر آمد و مَشکِ حرم پاره شد و خشکید افتان و خیزان می رود سویِ قمر خورشید خَم شد حسین و مصحفِ خونینِ خود بوسید بی دست شد تا دستگیرِ عاشقان باشد مهمانِ بَزمَش مهدیِ صاحب زمان باشد ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7