با روضه خوان و سینه زن و خادم آمدیم در مجلس عزای تو یا کاظم آمدیم شُکر خدا که دور نبودیم از شما در روضه‌ها و مجلستان دائم آمدیم گر دور هم شدیم دمی از کنارتان اما دوباره خسته دل و نادم آمدیم مهدی سیاهپوش عزای شما شد و ما بهر تسلیت به دل قائم آمدیم ما از همان ازل همه در بندتان شدیم همسایه‌های خانه فرزندتان شدیم ای وای من! شکسته پر و بال بودی و عمری اسیر کنج سیه چال بودی و هر روز روزه بودی و اما دمِ اذان در زیر تازیانه تو پامال بودی و عمری غریب در دل زندان تو زیستی هر شب برای جد غریبت گریستی زندان کجا و تو، تو کجا تازیانه‌ها از تازیانه مانده به جسمت نشانه‌ها زنجیر روی گردن مولا چه می کند مجروح گشته گردن و زخمی ست شانه‌ها تاریک بود و تا که تو را بی هوا زدند آتش کشید از دل زهرا زبانه‌ها با هر بهانه ای ز تو حُرمت شکسته شد مویت سپید گشت به دست بهانه‌ها http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7