روز اول با همان خاکی که قنبر ساختند
از من و تو سمت بابالقبله نوکر ساختند
پرچمی بر عرش کوبیدند: اینجا روضه است
دست سینهزنی پشت پیمبر ساختند
شیشهشیشه گریه ما را ملائک بردهاند
قطرهقطره ریختند و حوض کوثر ساختند
چشم هر کس خیس باشد جای پای فاطمهست
چشم ما را با حسینیه برابر ساختند
میشود بابا حسین و میشود مادر رباب
سینهزنها را به این صورت برادر ساختند
هر کسی بهتر برایش سوخت مزدش را گرفت
سوخت فطرس از همان خاکسترش پر ساختند
با وضو باید در این ده روز از هر جا گذشت
هر محله بچهها صحنی مطهر ساختند
شاهراه آسمان در کوچههای کربلاست
تا خدا از مرقد ششگوشه یک در ساختند
کربلا تاریک شد پیکر ته گودال ماند
آفتاب نیزه را با یک سر آخر ساختند
#پوریا_هاشمی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7