تفال به دیوان صائب تبریزی برای سفر زیارت اربعین امسال مردد بودم سفر اربعین بروم، چون وسیله نداشتم و چند نفر که قرار بود باهاشون برم هماهنگ نشده بودن. یه روز صبح بعد از مباحثه مثنوی،‌مشغول گعده با دوستان بودیم که صحبت کشید به سفر اربعین گفتم تفالی میزنم به دیوان صائب ببینیم چی میاد دیوان رو که باز کردم غزلی اومد خیلی مناسب با اربعین بود، خصوصا دو بیتش الحمدلله چند روز بعدش یکی از رفقایی که قبلا بحث مثنوی میومد (سید علیرضا) یه جمع خیلی خوب رو معرفی کرد که یه نفر جای خالی داشتن، من باهاشون راهی شدم چند بیت از اون غزل صائب که در تفال اومد گر بشنوی زمن دو سه حرفی چه می شود؟ راه سخن به مور، سلیمان نبسته است با سوزن مسیح نمی آورم برون خاری که در ره تو به پایم شکسته است @ASI_khorasani