خدا چو رویِ تو را میکشید با خود گفت
به دفترِ چه کسی این هنر شود پیدا؟
چنان به پای تو سرهای عاشقان افتاد
که مشکل است به عهد تو سر شود پیدا
من از سفیدی دندان به کامِ تو دیدم
همیشه شیر کنار شکر شود پیدا
چنان لطیفی و نازک که در خرامیدن
ندیده ایم ز پایت اثر شود پیدا
ز فرط نازکی اش از خیال پنهان است
چگونه در نظرم آن کمر شود پیدا؟
نسیم در گذرِ موی تو به دام افتاد
چگونه از سر کویت خبر شود پیدا؟
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani