می بود اگر پیچش آن سلسله محدود می گشت میان من و تو فاصله محدود از شوقِ ‌وصال تو جهان‌ را گذراندم من را نکند زحمتِ چند آبله محدود محتاج توام ، ناز تو از حد گذراندست باریک میان ، تنگ دهان ، حوصله محدود هر جا که رسیدیم سخن از تو شنیدیم حُسن تو نبودست در این قافله محدود چیز دگری نیست نثارت کنم آری تقدیم تو باد این دل ناقابلِ محدود ۲۴/۴/۱۳۹۸ ۱۲/ذی القعده/۱۴۴۰