ساواکیها اگر میفهمیدند که کسی در مغازهاش چنین چیزی میفروشد، پدرش را درمیآوردند. نمیدانم پدرم گفتند یا نه که آن زمان خانه ما در کوچه نو بود. الآن اگر اشتباه نکنم پایانه هاشمینژاد را آنجا ساختهاند.
اولینبار در خانه وحید اسلامی، که از دوستانم بود، صدای آقای کافی را شنیدم و به دلم نشست. بعد همان نوار را آوردم خانه خودمان و برای پدرم گذاشتم. موضوع صحبتهایی که میکرد خیلی یادم نیست و فقط میدانم که داشت حدیثی از امام صادق (ع) میخواند که در مورد ویژگیهای مومنان بود.
یکبار هم داشتیم با وحید نوار ردوبدل میکردیم که یک ساواکی ما را دید و فهمید کاسهای زیر نیمکاسهمان است. خلاصه نفری دو تا چک محکم خوردیم و نوارها را تحویل مأمور دادیم. اگر نوارهای امام خمینی (ره)، آقای کافی یا هرکس دیگری که به گمان آنها مخالف رژیم بود را در مغازه یا خانه کسی پیدا میکردند، دمار از روزگارش در میآوردند. ما شانس آوردیم که نوجوان بودیم و ساواکی از آن مخبرهای دست چندم بود.»
🔴
دل کافی
خیلیها فکر میکنند که شیخ احمدکافی، فقط واعظی بود که از امام زمان (عج) حرف میزد و مهدیه تهران را ساخت و نهایت اینکه مخالف شاه بود درحالیکه در طول این سالها کسی فعالیتهای اجتماعی و خیرخواهانه مرحوم کافی را خیلی بازگو نکرده است.
از پناهدادن به ایرانیهای اخراج شده از عراق گرفته تا تهیه کفش و لباس برای خانواده زندانیهای سیاسی و از همه مهمتر تأسیس درمانگاه.
❌
ادامه در پست های بعدی....
➥
@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی