📚 عاقبت دوست و دشمن خدا.... در زمان حضرت موسى پادشاه ستمگرى بود كه وى به شفاعت بنده صالح ، حاجت مؤ منى را به جا آورد! از قضا پادشاه و مؤ من هر دو در يك روز از دنيا رفتند! مردم جمع شدند و پادشاه را با احترام دفن نمودند و سه روز مغازه ها را بستند و عزادار شدند. اما جنازه مؤمن در خانه اش ماند و حيوانى بر او مسلط گشت و گوشت صورت وى را خورد! پس از سه روز حضرت موسى از قضيه با خبر شد. موسى در ضمن مناجات با خداوند، اظهار نمود: بارالهى !آن دشمن تو بود كه با همه عزت و احترام فراوان دفن شد، و اين هم دوست توست كه جنازه اش در خانه ماند و حيوانى صورتش را خورد! سبب چيست ؟ وحى آمد كه اى موسى ! دوستم از آن ظالم حاجتى خواست ، او هم بجا آورد، من پاداش كار نيك او را در همين جهان دادم .. اما مؤمن چون از ستمگر كه دشمن من بود، حاجت خواست ، من هم كيفر او را در اين جهان دادم ، حال ، هر دو نتيجه كارهاى خودشان را ديدند. 📚‏@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی