❤️
جرعه
در طول تاریخ، همیشه در مقابل پیامبران الهی دو گروه موافق و مخالف قرار داشتند که یکی به تأیید و تکریم انبیا میپرداخت و دیگری در پی استهزا و آزار ایشان بود:
«ما یَأْتیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إلَّا کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُن»
و هیچ پیامبری به سوی آنان نمیآمد جز آنکه او را به سخره میگرفتند.
عدهای همواره سخن انبیا را به گوش جان میشنیدند و عدهای نیز با تمام توان به تخریب ایشان میپرداختند. شايد انسانهای لجوج كافركيش برای آنكه اعتبار خود را در جامعه به دست آورند و كاستی شخصيت خود را جبران كنند، دست به تمسخر حقيقت میزنند و با اين كار درصدد تخريب چهرۀ آن برمیآيند.
واژۀ «یَسْتَهْزِؤُن » از ریشۀ «هُزْء» میآید و چهار قرائت دارد: «هُزُءاً، هُزْءاً، هُزْواً، هُزُواً» که ریشۀ همۀ آنها کلمۀ «هُزْء» بهمعنای شکستن و خُردکردن است. از آنجا که هنگام تمسخر، شخصیت مسخرهشونده خُرد میشود، به این کار «استهزاء» میگویند. استهزاء رفتار و گفتاری همراه با اهانت به دیگران و برای خُردکردن حیثیت و شخصیت آنهاست.
علّت تحقیر و تمسخر افراد آن است که آنها خود را از دیگران برتر میبینند، لذا به خود اجازه میدهند که شخصیت افراد را به تمسخر بگیرند.
اولین نکتهای که ارتباطات خوب را برهم میزند، به تمسخرگرفتن آبرو و اعتبار دیگران است.
متأسفانه گاه دیده میشود که قومی و گروهی برای اینکه موجبات خندۀ دیگران را فراهم کنند، گروهی دیگر را به تمسخر میگیرند که قرآن انسانها را از این عمل ناپسند برحذر میدارد.
📚کتاب مشکاة، ص۵۲۴، ج۱۳، ص۳۱۶، تفسیر سوره حجرات، ص۱۷۶
➥
@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی