وقتی ابوجهل آن را دید هراسید و دستش لرزید و سنگ از دستش افتاد و بر پایش فرود آمد. ابوجهل بازگشت در حالی که خون از او می‌رفت و رنگش پریده بود و عرق می‌ریخت. یارانش گفتند: هیچ وقت تو را این گونه ندیده بودیم! گفت: وای بر شما مرا معذور دارید! از کنار او جانوری مهیب چون شتر نر دهانش را باز کرد و نزدیک بود مرا ببلعد، من سنگ را انداختم و پای خودم را کوبیدم. 👈یهودی گفت: به موسی دست سپید عطا شد، آیا به محمد نیز چنین چیزی داده شد؟ حضرت علی علیه السلام فرمود: همین طور است، اما به حضرت محمد صلّی الله علیه و آله برتر از آن عطا شد. حضرت در هر کجا که می‌نشست نوری از سمت راست وچپش روشنایی می‌داد و مردم همگان می‌دیدند. 👈یهودی گفت: برای موسی در دریا راهی باز شد آیا به محمد صلی الله علیه و آله نیز چنین چیزی داده شده بود؟ علی علیه السلام فرمود: آری همین طور است و به پیامبر صلی الله علیه و آله برتر از آن داده شده بود ما به همراه حضرت به سوی حنین رهسپار شدیم. ناگاه به دشتی رسیدیم که در آن سیل به راه افتاده بود. سیل را برآورد کردیم و آن را چهارده قامت یافتیم. مردم عرض کردند: ای رسول خدا! دشمن پشت سرمان است و این دشت روبرویمان! یعنی همان طور که «قالَ أَصْحابُ مُوسی إِنَّا لَمُدْرَکُونَ» -. شعراء / ۶۱ - {یاران موسی گفتند ما قطعا گرفتار خواهیم شد. } آن گاه رسول خدا صلّی الله علیه و آله نشست و فرمود: خداوندا تو برای هر پیامبری نشانه ای نهادی، قدرتت را به من بنما. سپس سوار شد و ناگاه همه اسب‌ها و شترها عبور کردند و حتی سم هایشان هم خیس نشد. این چنین ما بازگشتیم و این گشایشی از برایمان شد. یهودی گفت: به موسی آن تخته سنگ عطا شد که «انْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَیْناً» -. اعراف / ۱۶۰ - {از آن دوازده چشمه جوشید. } حضرت علی علیه السلام فرمود: همین طور است، اما به حضرت محمد صلّی الله علیه و آله برتر از آن عطا شد. وقتی حضرت در حیبیه فرود آمد و اهالی مکه ایشان را محاصره کردند اصحاب نزد ایشان از تشنگی شکوه کردند. آن‌ها چنان دچار تشنگی شده بودند که حتی پهلوهای اسبانشان نیز به هم چسبیده بود. وقتی این را به حضرت گفتند، ایشان یک کوزه یمانی گرفت و دست مبارکش را در آن فرو برد. ناگاه از میان انگشتانش چشمه‌های آب جوشش گرفت و ما و اسب هایمان نوشیدیم و سیراب شدیم و حتی همه مشک‌ها را پُر کردیم. ما در حدیبیه همراه پیامبر صلّی الله علیه و آله بودیم. به چاهی رسیدیم که خشک شده بود. حضرت از تیردان خود تیری درآورد و آن را به بَراء بن عازِب داد و به او فرمود: این تیر را با خود به قعر این چاه ببَر و آن را آن جا بکار. او این کار را کرد و ناگاه از زیر تیر دوازده چشمه جوشید. و در روز میضاه نیز عبرتی است و علامتی است برای نبوت آن حضرت همانند تخته سنگ حضرت موسی علیه السلام اندرزی برای مشرکان و نشانه ای بر نبوت پیامبر صلّی الله علیه و آله بود. حضرت آبریز را گرفت و دست خود را در آن فرو برد. ناگاه آب از آن تراوش کرد و آن قدر آب داد که هشت هزار تن با آن وضو گرفتند و به اندازه نیازشان از آن نوشیدند و به چهارپایانشان نوشاندند و بعد هر چقدر می‌خواستند برداشتند. 👈یهودی گفت: به موسی منّ و سلوی عطا شد، آیا به محمد نیز چیزی همانند آن داده شد؟ حضرت علی علیه السلام فرمود: همین طور است، اما به حضرت محمد صلّی الله علیه و آله برتر از آن عطا شد. خداوند عزّ و جلّ برای حضرت و امت ایشان غنایم را حلال ساخت حال آن که پیش از آن برای هیچ کس حلال نکرده بود، این از منّ و سلوی برتر است. افزون بر آن خداوند برای حضرت و امت ایشان نیّت را در زمره کار نیک برشمرد حال آن که پیش از آن برای هیچ یک از امت‌ها چنین نکرده بود، پس اگر یک تن از امت حضرت قصد انجام کار نیکی را بکند و انجامش ندهد این برایش یک حسنه ثبت می‌شود و اگر انجامش دهد برایش ده حسنه نوشته می‌شود. 👈یهودی گفت: ابر بر سر موسی سایه می‌انداخت. حضرت علی علیه السلام فرمود: همین طور است، برای حضرت موسی علیه السلام در بیابان این اتفاق افتاد، اما به حضرت محمد صلّی الله علیه و آله برتر از آن عطا شد. از روزی که حضرت زاده شد تا روزی که درگذشت ابر چه در سفر و چه در وطن بر ایشان سایه می‌انداخت، این از آن چه به حضرت موسی علیه السلام عطا شد برتر است. ♻️این روایت ادامه دارد.... https://eitaa.com/joinchat/149553920Cf1d7afa03f