خدای من...
خواندمت، پاسخم گفتی
از تو خواستم، عطایم کردی
به سوی تو آمدم، آغوش رحمت گشودی
به تو تکیه کردم، نجاتم دادی
به تو پناه آوردم، کفایتم کردی
پروردگارا
یاورم باش تا محتاج روزگار نباشم
پناهمـ باش تا مظلوم روزگار نباشم
همدمم باش تا که تنهای روزگار نباشم
کنارم بمان تا که بی کس روزگار نباشم
رهایم نکن تا اسیر دست روزگار نگردم
مهربانم بمان تا به دنبال روزگار نامهربان نباشم
عاشقم بمان تا عاشق این روزگار پست و بی حیا نگردم
و خدایم باش تا بنده این روزگار نباشم
خدایا
در هر نَفَس تو را شکر می گزارم، تو را ستایش می کنم و به تو عشق می ورزم.
تو مرا یاری کن تا دیوارهای زندان خود ساخته ام را فرو ریزم
و از همۀ بندها رها شوم.
خدایا
به من بیاموز دعا کنم، عمل کنم و شجاع باشم.
به من بیاموز تا دشواری های راه را بپیمایم
و سرانجام در نور بیکران تو محو شوم.
آنجا که (من) ناپدید می گردد،
و فقط (تو) بر جای می مانی
الهی امین