سرفرازسرداری ، می رود ولی بی سر
کربلات امضا شد، ای رسیده بر دلبر
خنده می زند از دل، آنکه حاجتش را یافت
تا خدا چه پر وا کرد، سوی عالمی دیگر
عاشقانه در ندبه، هر فراز را خواندی
صبح جمعه ای رفتی، پاره پاره، ای پرپر
ندبه خوان ! بخوان اینک، دل بده به این ندبه
کن نگه سلیمانی زنده است در محضر
چون که قاسم است این مرد بر همه نظر دارد
او شهید جان افروز جان سپار در باور
سنگرش بسیجی ساز، تا همیشه رزمنده
با عروج خونینش شد بپا دوصد لشکر
در شعار، یارانیم، مثل چوب خشکیده
لیک حاج قاسم شد چون درخت پهناور
برزمین نمی ماند این عَلَم دلاورجان
تا به قدس خواهد رفت تا رها کند پیکر
پرچم از تو عزتمند برفراز و پاینده
خون تو کند خرم خاک قهرمان پرور
با نگاه جان بخشت خوانده ای رشادت را
بر مسیر حق ماندی در هجوم هر چه شرّ
سبز، یادتان باشد، روی برگ ها نامت
تا نثار شد جانت نور حق شدی یکسر
(طاهر) از تو می گیرد روح استقامت را
شعرهای این دفتر مثل اشک و شبنم، تر
#مجید_طاهری
#حاج_قاسم_سلیمانی