پیوسته خطبه می‌خواندند و ایشان را از فتنه‌های بعد از خود و مخالفت از فرموده‌های خود بر حذر می‌نمود و وصیت می‌فرمود که مردم، دست از سنت و طریقۀ او برندارند و بدعت در دین الهی نکنند و متمسک شوند به عترت و اهل بیت او به اطاعت و نصرت و حراست، و منع می‌کرد از مختلف و مرتد شدن، و مکرر می‌فرمود که ای مردم! من از پیش شما می‌روم و شما در حوض کوثر بر من وارد خواهید شد و از شما سؤال خواهم کرد که چه کردید با دو چیز گران‌بها: کتاب خدا و عترت من که اهل بیت منند و این دو از من جدا نمی‌شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند، بدرستی که این دو چیز را در میان شما می‌گذارم و می‌روم، پس سبقت مگیرید بر اهل بیت من و پراکنده نشوید از ایشان و تقصیر مکنید در حق ایشان که هلاک خواهید شد و چیزی تعلیم ایشان نکنید، بدرستی که ایشان داناترند از شما و چنین نیابم شما را که بعد از من از دین برگردید و کافر شوید و شمشیرها بر روی یکدیگر بکشید، پس من یا علی(علیه‌السلام) را همراهی کنید در لشکری مانند سیل در فراوانی و سرعت و شدت و بدانید علی‌بن‌ابی‌طالب(علیه‌السلام) پسر عم و وصی من است و قتال خواهد کرد بر تأویل قرآن، چنانکه من قتال کردم بر تنزیل قرآن. ص184 8. پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به چه دلیل، امر به تشکیل لشکر اسامه فرمودند؟ برای آن که مدینه از اهل فتنه و منافقین خالی شود. ص184 9. پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)عامل اصلی نجات را چه دانستند؟ عمل نیکو با رحمت حق تعالی. ص185