در هیچ پرده نیست نباشد نوای تو عالم پر است از تو و خالیست جای تو هر چند کائنات گدای در تو اند هیچ آفریده نیست که داند سرای تو در مشت خاک من چه بود لایق نثار هم از تو جان ستانم و سازم فدای تو غیر از نیاز و عجز که در کشور تو نیست این مشت خاک تیره چه دارد سزای تو صائب چه ذره است و چه دارد فدا کند ای صد هزار جان مقدس فدای تو 🎙