✅مجلس اوّل:
با گریه ، عقده از دل من وا نمیشود
زخم جگر به اشک، مداوا نمیشود
شرمندهام ز شوهر مظلوم خود علی
دست شکسته حامی مولا نمیشود
سقط جنین و سیلی و ضرب غلاف تیغ
این احترام امابیها نمیشود
(سازگار،1390)
❌زمزمه
الهي الهي - شفا گرفته يارم - خورده گره در كارم
قرآن من كوثر ندارد
حسين من مادر ندارد
الهي الهي - اي يار هجده ساله - افتاده اي از ناله
اي يار خورده تازيانه
از خانه ميروي شبانه
الهي الهي - دل من را شكستي - بار سفر را بستي
من ماندم و اين چشم خونبار
زهراي من خدا نگهدار
(حسینی، 1393)