زمزمه حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام)
تموم جسم تو سیاهه و خونی
گناه تو چی بود که کنج زندونی۲
روزای تو مثل شبات شده تیره
چندساله که پاهات تو غل و زنجیره۲
*گوشه ی زندون شبانه روزش فقط دادن آزارش
تو روزه بودی غروبا می شد تازیونه افطارش۲
(باب الحوائج موسی بن جعفر)
اونیکه از داغت روونه اشکامه
اونیکه روز و شب شنیدی دشنامه۲
توو گوشه ی غربت از نفس افتادی
رضا نبود پیشت وقتیکه جوون دادی۲
*همیشه آقا روی تن تو جای کبودی بوده
اونیکه هر شب شما رو می زد خودش یهودی بوده۲
(باب الحوائج موسی بن جعفر)
هنوز جای زنجیر رو دست و بازوته
یه تخته ی پاره واسه تو تابوته۲
موقع تشییعت عاشقاتون گریون
شد آخرش آقا جسم تو گلبارون۲
*بمیرم آقا برا تنی که به زیر تیر و سنگه
میون گودال کفن نداره سر لباسش جنگه۲
(غریب مادر غریب مادر)