شنبه،روزشهادت امام هادی(علیه السلام) مرثیه امام هادی (علیه السلام) کسی کـه بندۀ خاص خدای یکتا بود وجـود اطهر او در هجوم غـم ها بـود هماره ذکر خداوند بـر لبش گل کـرد همیشه گلشن محـراب از او مصفا بـود زخاک سامره اش نور بر فلک تابد که او تجّلی آئینه های تقوا بـود اگرچه ریخت شبانه به خانه اش دشمن نداشت بیم ز خصم و به یاد زهرا بـود ز زهر دشمن ظالم، ز پا فتاد کسی که پاره های دل او   پُراز خدایا بـود * صلی الله علیک یا علی بن محمد ایها الهادی النقی     *درحجرۀ دربسته رو به قبله نشسته و قرآن می خواند که به خانه اش حمله کردند و امام را با سر و پای برهنه به حضور آن حاکم ظالم آوردند؛ ملعون در کنار سفرۀ شراب نشسته بود ، حضرت را به حرام دعوت کرد ؛ امام هم به خواستۀ او شعری خواند که تمام مجلس را به گریه درآورد: بَاتُوا عَلَى قُلَلِ الْأَجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ            غُلْبُ الرِّجَالِ فَلَمْ تَنْفَعْهُمُ الْقُلَلُ‏ [گردنكشان] بر قله كوهساران شب را به روز آوردند در حالى كه مردان نیرومند از آنان پاسدارى مى‏كردند، ولى قله‏ها نتوانستند آنان را از خطر مرگ برهانند.   نه تنها این بار، بلکه بسیار به حضرت ظلم و جسارت کردند؛ می خواهیم به حضرت عرض کنیم یا امام هادی شما را به مجلس شراب بردند و آزُردند؛ اما خانوادۀ شما نبودند این صحنه را ببینند، دلها بسوزد برای آن آقایی که سر بریده اش را به مجلس شراب آوردند، ودر حضور خانواده اش با چوب خیزران به لبهاش می زدند. بزم شراب ... تشت طلا ... چوب خیزران می زد یزید بر لب او پیش دخترش دخترامام حسین داشت نگاه می کرد:  نزدیک بود تا که کنیز کسی شود رنگش پرید و زد گره ای زیر معجرش  همۀ شهدا از این اشکها فیض ببرند همۀ گذشتگان هم...یا امام هادی! سر داشتی به روی تن اما حسین نه صد شکر داشتی بدن اما حسین نه هم آب بود هم دهن اما حسین نه کردند بر تنت کفن اما حسین نه همه صدا بزنند یا حسین!... @ostadtaheri